جدول جو
جدول جو

معنی ام الولید - جستجوی لغت در جدول جو

ام الولید
(اُمْ مُلْ وَ)
ماکیان. (منتهی الارب). کنیۀ ماکیان است. (ازاقرب الموارد ذیل ولد) ، است. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
ام الولید
ماکیان
تصویری از ام الولید
تصویر ام الولید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ام الغلیظ
تصویر ام الغلیظ
سخت شامه، خارجی ترین لایۀ محافظ مغز که به استخوان جمجمه چسبیده است، پردۀ خارجی مغز
فرهنگ فارسی عمید
(اُمْ مُلْ وَ لَ)
رجوع به ام ولد شود
لغت نامه دهخدا
(بُلْ وَ)
یکی از درهای مسجد بیت المقدس است. (عقد الفرید چ مصر 1359 هجری قمری ج 7 ص 298)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ وَ)
شیر. اسد. (المزهر) (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ وَ)
اسماعیل بن محمد بن محمد بن علی بن هانی اللخمی الغرناطی. صاحب روضات از بغیه و صاحب بغیه از درر نقل کند که مولد او به سال 708 هجری قمری بغرناطه بود و هم بدانجا از جماعتی از همشهریان خویش از جمله ابوالقاسم بن جزی اخذ ادب کرد و سپس بقاهره رفت و با ابوحیان او را در آنجا درس و مذاکره بود و از آنجا به شام شد و در حماه اقامت گزید و مهارت او در علوم عربیه شهرت یافت و در آنجا متولی قضاء مالکیّه گردید و او اول کس از مالکیان است که در حماه قضا رانده است و سپس امر قضاء شام به وی محول گشت و باز بحماه رجعت کرد و از آن پس به مصر رفت و مدتی قلیل بدانجاببود. و شرح تلقین ابی البقاء (العکبری) و قطعه ای از تسهیل را بدانجا نوشت. و او شواهد کثیره از بر داشت و در مالکیۀ شام در سعۀ علوم مانند وی نبود و ابن کثیر در ثناء وی مبالغه کند و گوید: او مردی کثیرالعباده بود و در بعض حروف بر زبان لکنتی داشت و بر او هیچ خرده نتوان گرفت جز آنکه پسر خویش را که سخت بدسیرت بود نیابت خویش داد. و اسماعیل ابوالولید موطّاء را محفوظ داشت و آنرا از ابن جزی روایت می کرد و از او ابن عساکر و جمال خطیب منصوریه و جماعتی دیگر روایت کنند. و بربیعالاّخر سال 771 هجری قمری درگذشت
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ عَبْ با)
ابن زیدون. وزیر معتضد عبادی به اسپانیا. (نفح الطیب ص 136). رجوع به احمد بن عبدالله مخزومی اندلسی و رجوع به ابن زیدون... و رجوع به احمد... شود
عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریح از موالی آل اسیدبن ابی العیص. رجوع به عبدالملک... و رجوع به ابوخالد عبدالملک... و ابن جریح ابوخالد شود
حسان بن ثابت انصاری. شاعر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و بعضی کنیت او را ابوحسام و ابوعبدالرحمن گفته اند. و رجوع بحسان... شود
اسماعیل اوّل، ابن فرج بن اسماعیل بن نصر. پنجمین پادشاهان بنی نصر غرناطه. 713- 725 هجری قمری). و رجوع به اسماعیل... شود
اسماعیل بن محمد معروف به اسماعیل ثانی نهمین از ملوک بنی نصر غرناطه 755- 760 هجری قمری). و رجوع به اسماعیل... شود
ابن جریح. و کنیت دیگر او ابوخالد است. رجوع به عبدالملک بن عبدالعزیز... و رجوع به ابن جریح ابوخالد... شود
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ بَ)
مرگ. (المرصع). داهیه. (المرصع). در ذیل اقرب الموارد. از تاج العروس ’بلیل’ (بی ام) بمعنی رنج آمده است
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ بِ)
مملکتی که مستعمره و مستملکه ای تابع آن باشد. (دزی ج 1).
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ مُ ءَیْ یِ)
زینت. دختر عبدالرحمن بن حسن جرجانی. زنی فقیه و محدث بود بسال 524 هجری قمری در نیشابور متولد شد و به سال 615 هجری قمری در همانجا درگذشت. (از الاعلام زرکلی ج 1 ص 350). با استفاده از علم حدیث، محدثان در تاریخ اسلام به تدریج قواعدی برای بررسی صحت روایت ها تدوین کردند. این افراد به عنوان نگهبانان سنت نبوی، همواره در تلاش بودند تا احادیث پیامبر اسلام و اهل بیت را با دقت تمام از تحریف های احتمالی محافظت کنند. وجود این محدثان باعث شد که منابع حدیثی معتبر همچون ’صحیح بخاری’ و ’صحیح مسلم’ به منابعی معتبر در دنیای اسلام تبدیل شوند.
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ غَ)
در اصطلاح تشریحی آن پرده از دماغ را گویند که بسطح اندرونی استخوان های کله گسترده و چسبیده است و از همه طرف ام الرقیق را احاطه کرده. (ناظم الاطباء). و رجوع به ام ّ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ام الولد
تصویر ام الولد
مادر بچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ام الغلیظ
تصویر ام الغلیظ
سخت شامه
فرهنگ لغت هوشیار